آدم هوای اطرافش را نمی گوید مال ِ من »در صورتی که دارد از آن بهره مند می شود و اصلا شرط ابتدایی زنده ماندنش این است که نفس بکشد . آدم به خورشید نمی گوید مال ِ من » در صورتی که دارد با آن گرم می شود ، بیدار می شود و شب را از روز تمیز می دهد . آدم به خیلی چیزها به خیلی کس ها نمی گوید مال ِ من » اما یک میم ِ مالکیت بزرگ (از جنس مقدس خواستن ) در ذات خواستن های عاشقانه اش وجود دارد که نمی تواند آن را انکار کند یا از خیرش به آسانی بگذرد . کمترین چیزی که در  استقامت استخوان سوز چنین خواستنی از دست می رود جان ِ آدمی ست .

همه می دانند فقط خداست که هم مال همه است و هم مال هیچ کس و من گاهی فکر می کنم اگر این همگانی بودنش نبود گهگاه که مفارقت می افتاد ، تنهایی ِ  عمیق و دردناک انسانی رخ نمی داد و شاید آدم ها خودشان را آنقدر در مالکیتی دو سویه می دیدند که هرگز سر از ارتباطات عاشقانه ی انسان به انسان در نمی آوردند . فقط در ارتباط مادر و فرزندی ،  و پدر و فرزندی ست که این میم ها خصوصی طور بودنشان خیلی داغ به دل بقیه نمی گذارد وقتی فریاد می زنیم : دخترم ، پسرم ، مادرم ،پدرم

مردم همه دلشان می خواهد مادر و پدر و فرزند خودشان راداشته باشند (کار به حسودها و یا غبطه خورها ندارم دارم شکل نرمالش را می گویم ) اما تلفظ میم های معشوقانه گاه خانمان سوزند . باید مراقبت کرد از کلماتی که از دهان مان در می آید ، ای بسا معشوق ما همسر اویی شده باشد آن گاه حتی کلمه ی ظاهرا پیش پا افتاده و عرف گونی مثل خانمم » یا شوهرم » می تواند ترک بیندازد روی همه ی استکان ها و لیوان ها و بشقاب هایی که اطراف آدم است و حتی کلمات وابسته به آن ها نظیر : مادر خانمم ، پدر شوهرم ، پدر خانمم ، برادر خانمم و .

یک نوع تمامیت خواهی ناخودآگاهی در ذات بشر هست که دیر اقناع و یش می کند . خیلی سال است دارم روی تفکر دیگر خواهی ام بیشتر از خودخواهی ام کار می کنم ، همه ی روز در هر امری که پیشامد می کند اول بقیه را در نظر می گیرم بعد خودم را ( الان بحث درست یا غلط بودن این رویه را ندارم ) اما مدت نسبتا زیادی ست که برای کهکشان احساساتم پاشنه ی آشیلی خلق شده است که بدجور رنجم می دهد . هر چه مولوی می خوانم هر چه تذکره الاولیا ، هر چه مستند های نجومی نگاه می کنم که کوچک بودن خودم در هستی را به خودم یاد آور شوم باز قسمت چپ سینه ام به خاطر بر باد رفتن میمی از مالکیت بزرگ عاشقانه و زندِگیانه ام می سوزد . پاشنه ی آشیل در سینه ام می سوزد ، همه ی دنیا با آرزوها و رویاها و تَمنّیاتش می سوزد و خاکستر می شود و رنجوری بلایی به سرم می آورد که مرغان هوا و ماکیان زمین به حالم گریه می کنند پا به پای خودم . کاش می توانستم آنقدر انسانی بزرگ باشم که همین یک تعلق خاطر را هم از سرم بیندازم . کاش نیاز نبود برای شفاف سازی با اصالت ترین ِ احساساتم این همه خودسوزی کنم تا بفهمانم که این میم مالکیتی که من دوست دارم ته بعضی صفت ها و عنوان ها از یک وجود بخصوص بیاورم ، میم ِ تمیز و مقدسی ست که خودخواهانه نیست اگر چه خودخواهانه تعبیر می شود ، خودخواهانه به نظر می رسد و حتی در پاره ای موارد احمقانه و ظالمانه ! 

این طور وقت ها تشبیهات به شعرم سرازیر می شوند این تنها راهی ست که شهوت پاک ِ این نحو از مالکیت طلبی را در وجودم تا اندازه ای مهار می کند . آن شعرها شعر منند و هر کس و هر چیز در آن ها به تشبیه و توصیف در آید از آن من خواهد بود . آن میم ِ آرامگر از گرده افشانی گلها به انگشت هایم می رسد و می شود : درختم ، امیدم ، بهارم ، پرنده ام ، هستی ام ،پاره ی تنم ، نور چشمم ،  محبوبم . محبوبم . محبوبم . جانم ، عمرم ، رمق زانویم ، نای نفسم ، میم ِ من میم ِ جهان شمول من که تنها از آن ِ من است و کلماتم . حالا می تواند برود با غیر از من بیدار شود و بخوابد ، می تواند برود و از من به ضرورت  فراموش کند در جشن های تولد و سالروزهای عزا ، می تواند مرا شبیه دیوار نوشتی بر سنگدیواره های مغموم ِ تخته جمشید بداند که تنها خودش می داند کجا نوشته شده ام و به کدامین زبان . کاش من زبان شناس بودم کاش می توانستم میم ِ مالکیت را در نوشتار و گفتار ظاهرا کم اهمیت جلوه بدهم در کلماتی مثل همسرم ، هم آغوشم، هم راهم ، هم نفسم ، هم سفرم ، هم سفره ام ، هم خانه ام ، هم فکرم ، هم دمم ، دوستم ،  کاش می توانستم در  معنی ظاهری کلمات دست ببرم و اجازه بدهم زندگی باز هم هر کار دلش خواست بکند و به روی خودم نیاورم . وقتی به روی خودم می آورم دلم نمی خواهد عقل و شعور داشته باشم ، دلم نمی خواهد قلب داشته باشم ، دلم نمی خواهد یک دانه من » باشم که به لحاظ محاسبات حقیقی و حقوقی متصل و متّصف به هیچ کس و هیچ چیز نیست .

خُودُم می یام دُرُستِش مُکُنُم

اسیر شدن در آزاد راه ها

من چهارمینِ آن سه گربه بودم

، ,هم ,ها ,ام ,نمی ,ی ,، هم ,می شود ,شود و ,می تواند ,ست که

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

قیمت روزانه انواع ارز هایی که در بازار مورد معامله قرار میگیرد طراحان برتر کارلایک فروش انواع پرینترو لوازم جانبی دبیرستان دخترانه متوسطه دوره اول پرویت اعتصامی و کاردانش تلاش بسم الله الرحمن الرحیم کاوش وب ☻︎ دلنوشته های یک ذهن مسافر تورک موزیک